انتظار
چهارشنبه 87/12/7 9:58 صبح| انتظار، مهدویت، جمعه | نظر
از دیده خون فشان و پا برهنه به راهت نشسته ایم ، ای تک
سوار وادی عشاق ! پس چرا نیامدی ؟
گفتند فریادگر ِ أنا الحق ِ مطلقی ، ای دادگر چشمان منتظر !
پس چرا نیامدی ؟
قرآن های به نیزه رفته ، ترتیل میکنند ، ای خون بهای دشت
نینوا ! پس چرا نیامدی ؟
هر جمعه در آرزوی تو ندبه سر دهم ، ای ندبه خوان قلب مدینه
! پس چرا نیامدی ؟
عمر و جوانی ، همه را نذر تو کرده ایم ، گشتم فدای خال
هاشمی ات ، پس چرا نیامدی ؟
لایق نیَم که به رویم نظر کنی ؟ گشتم سیاه و سرفکنده ، پس
چرا نیامدی ؟
از ما نشانه ی دلبر گرفته اند ، از ظنِّ این حرامیان نجاتم
نمیدهی ؟
در انتظار روی تو من سر همی دهم ، ای مادرم فدای مادرت ، صبرم
نمیدهی ؟
جمعه ، چون یتیمان کوفه ام ، احمد نشان فاطمه ، خبر از مادرت نمیدهی ؟
مرغ ملکوت