پنالتی
چهارشنبه 88/9/25 11:58 عصر| | نظر
بسم الله النور
گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم .. چه بگویم که ....
دلمون بابا پکید بس که هی شنیدیم و چیزی نگفتیم . اصلا به کسی چه مربوطه ؟ میخوام این دفعه عملیات انتهاری کنم . میخوام ببینم کی جرعت داره جلومو بگیره ؟ میخوام بزنم به تیپ و توپ اونایی که خیلی دارن شلوغ میکنن ....
چیه ؟ چرا قیافه گرفتی ؟ کسی که با تو کاری نداره ... فردا گردن منه که زیر تیغه نه تو .
جاتون خالی رفته بودیم زیارت ... اشتباه نکنید . از اون زیارتای با ضریح و صحن و سوغاتی نبود . زیارت از نوع وبلاگیش . حلوا پخش نمیکردنا اما .... یه پرده ای داشت که جلوش یه چیزی بود بهش میگفتن پروجکشن ، گفتن بشین اینجا . ببین و صدات در نیاد . ییهو دیدیم برقا رفت . پرده هه روشن شد و ... روشنمون کرد . فیلم ، عشقی بود . هندی نبود که بابا !!! گفتم فقط عشقی بود . و چه عشقی بود .
زیاد اکرانش طول نکشید تو سینماها و زیادم استقبال نشد . صفی که واسه کتاب قانون بسته بودن کجا و گیشه ی خالی پنالتی کجا !!
بزار واست فیلمو رو حساب لوطی گری و مرام خودم تعریف کنم . بگم ؟ بگم ؟ بگو بگو....
فیلم قصش قصه ی بابام بود . قصه ی داییام بود . قصه ی انگشت و انگشتر بود . بابام مربی بود و مهندسش دایی بزرگم و سوپر استار فیلم هم دایی کوچیکم که ته فیلم رو دستا هورا هورا براش میگن وسط میدون فوتبال . داییم که مهندس بود یه تیم تشکیل میده و دایی کوچیکو میکاره وسط زمین . بابام اصل کارو انجام میده . وظیفش خط دادن به بچه هاست . بابام روش بازیش چهار چهار دو نبود ... دو سه پنج کار میکرد .... دیگه بقیش رو نمگیم تو پست بعدی تعریف میکنم .
تو فیلم بابام میگفت سالگردشه . داییم تو پنالتی جون میداد . اونیکی داییم هم از درد جون میداد . اونوقت تو میگی چرا زاویه ی فیلم برداریت کجه ؟ چرا گیشه خالیه ؟ چرا ..... مگه سید آمریکایی میذاره کسی یادش بمونه اینا یعنی چی ؟ تو فکر میکنی فلانی وقتی زیر پرچم روحانیت داشت تو جوونیش و سرحالیش میشد رییس مجلس ، یاد بابای من بود ؟ یادش بود که داره کمر دایی من قطع نخاع میشه تا پله بشه واسه بالا رفتنش و گردن کلفت شدنش ؟ وقتی داییم نبود که سر بچش رو نوازش کنه وقتی داییم داشت جور وزرای وقت رو میکشید و ریه هاش رو از دست میداد ، وقتی بابام داشت شیمیایی میشد ، اون آقا حواسش به تربیت بچش بود که الان جنبش راه نندازه ؟ الان عکس امام آتیش نزنن ؟ الان خون بابامو جلوم تو شیشه میکنه و با لذت بالا میکشه ؟ آقای سید آمریکایی آقای باغ پسته آقای بی ناموس که تا میبینی اوضاع به ضررته ، امامه به سرت میذاری !!! میدونین آرزوم براتون چیه ؟ دوست داشتم جای بابام شما ها تو بیمارستان رو تخت بودین شما ها موی سرتون میریخت و بدنتون سست میشد . شما ها جای داییم خون بالا می آوردین .... و شما ها جای عزیزانم تک تک استخوناتون صدا میداد .... حالا چیه قد علم کردین ؟ آدم شدین واسه ما بچه های زهرا ؟ بابای من عین شما ها نامرد نبود .. بابای من سالگرشه میفهمین ؟ پنالتی یعنی تو دهنی دقیقه نود . یعنی داییم سالاره . میفهمی ؟
مرغ ملکوت