نامه ای به شهردار تهران
سه شنبه 90/4/21 11:29 صبح| شهردار.بزرگراه امام علی. قالیباف. رییس جمهور.احمدی نژاد.خانه.مسک | نظر
بسمه تعالی
موضوع : بزرگراه امام علی
در راستای اهداف شهرداری تهران جهت تکمیل طرح بزرگراه امام علی در منطقه ی خیابان شهید مدنی /خیابان شهید فتاحی (طاووسی سابق ) شهردار محترم اقدام به تخریب منازل مسکونی و احداث بزرگراه نموده است . طبق گفته ی اهالی محلی ، این منطقه یکی از مناطق قدیم تهران با قدمت بیش از 40 سال است و اکثر مردمانش بازنشسته و سالخورده میباشند . پدر اینجانب هم در شرف بازنشستگی است و از بیماری قلبی رنج میبرد . شهردار گرامی من نمیدانم تا چه حد ضرورت داد که این بزرگراه از روی خانه های مردم رد شود و چرا از خیابان اصلی رد نمیشود . ولی این را میدانم که ساکنین و اهالی این منطقه هیچ کدام قادر نیستند بعد از 30 یا 40 سال که سرمایه ی زندگی خود را فقط همین چند متر زمین بنا کرده اند اکنون در همین منطقه با این شرایط سختی که هر کدام دارند ،مسکنی در خور حالشان تهیه کنند . تهران انقدر پتانسیل دارد و مسئولین انقدر توانایی دارند که یا مسیر طرح را منحرف کنند یا حد اقل به قیمتی که درد مردم واقعا دوا شود این منازل خریداری شود . آقای شهردار شما نمیدانید وقتی یک خانواده تمام سرمایه اش همین چند متر خانه است و شما به راحتی نامه برایش ارسال میکنید و مجبورش میکنید بلند شود چه ظلمی به او روا میشود . البته وجدان در میان انسان ها بار گرانیست که که فقط برادر مرده درد برادر را میداند . با خریداری متری یک ملیون و 300 هزار تومن خانه هایی که حد اقل یک و نیم ارزش دارند و حتی بیشتر و تهدید به این که اگر همین را هم نخواهید کمتر مجبورید بدهید !!!!! نمک به زخم مردم نریزید . امید است که شما تدبیری بیاندیشید و از آواره شدن اهالی جلوگیری کنید . چرا که این ها هیچ کدام راغب به فروش منازل نبودند ولی حالا که اجبار در میان است باید مثلا منزل 95 متری فروخته شود و به جای آن آلونکی به کمتر از آن تهیه کنند . این در فرهنگ ایرانی اسلامی جای ندارد .
شاید احداث بزرگراه آن هم از وسط منازل مسکونی به قیمت آوارگی مردم نیارزد و خدا پسندانه هم نباشد . و قیمت و بهای درد و زخم مردم رو در پی داشته باشد . باشد که جدی تر به درد مردم رسیدگی شود . منتظر عکس العمل مثبت جنابان عالی هستیم .
رونوشت به : شهردار تهران / شورای شهر / ریاست جمهوری
آقای شهردار
سه شنبه 90/4/21 11:25 صبح| شهردار.بزرگراه امام علی. قالیباف. رییس جمهور.احمدی نژاد.خانه.مسک | نظر
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم جناب آقا رییس جمهور . سلام علیکم جناب آقای شهردار .... سلام علیکم مسئولین محترم و طراز اول مملکت . سلام دلسوزین خاک ایران .
دیروز یادم هست بابابزرگ میگفت به فلانی رای میدهم چون چهره ی زیبایی دارد. بابا بزرگ نمیدانست سیاست چیست مثل خیلی از شهروندان ایرانی که دلشان به حقوق بازنشستگی خوش است . دیروز یادم هست بابا گفت به فلانی رای میدهم چون اهداف خوبی دارد . دیروز یادم هست زیاد رای دادیم و جیب خیلی ها را بزرگ کردیم .دیروز یادم هست بابا و مامان با هزاران سختی و جیب کوچک و دل بزرگشان توکل کردند به خدا و خانه خریدند . 30 سال تلاش کردند بابا شب و روز کار کرد تا جیبشان قد یک هزارم خیلی ها شد و کل سرمایه شان را برای خرید یک ساختمان 95 متری دادند و باز جیبشان کوچک شد و خدا را شکر کردند که حداقل سرپناه دارند . بابا ، 30 سال راه رفت تا راه یک شبه ی خیلی ها را طی کند . بابا کفش های زیادی پاره کرد .
دیروز یادم هست بابا بزرگ مرد و بعد از او ورثه دست به خانه اش نزدند ولی مسئولین ،تصمیم گرفتند همسرش را آواره کنند .! دیروز یادم هست بابا به خاطر مادرش به همه جا نامه نوشت تا ناموسش، مادرش حفظ شود. دیروز گذشت . بابای من هم با گذر زمان و زیر فشار تمام جان فدایی هایش برای حفظ آرامش خانواده قدش خمیده شد . امروز بابای من دارد میشود بابابزرگ .
بابای من بابابزرگ امروز میشود ولی مسئولین تصمیم دارند تا بابا جان در بدن دارد خانواده اش را آواره کنند . خانه اش را آوار کنند . امروز من هم با ادبیات خودم نامه مینویسم . امروز بابا و مامان ، ناموس من هستند .
دیروز چقدر از امروز بهتر بود . زنده ها حرمت داشتند . امروز نه مرده حرمت دارد نه زنده . امروز روز بدی است . دیروز مسئولین گفتند چشممان کف پای مردم شهرمان الان کف پایشان را هم نگاه نمیکنند که چشم بابای من را خاکی میکند . امروز میخواهند بزرگراه را از وسط خانه ی بابا بکشند . بابا نگاه میکند و به 30 سال تلاشش که دارد آوار میشود بر سرش فکر میکند . مامان خون گریه میکند و آرام و قرار ندارد . امروز مامان حس میکند که کمرش شکسته است . آقای شهردار . آقای رییس جمهور آقای مسئول !!! سر شما به سلامت . بابا و مامان من که برای شما نقش سیاهی لشکر مملکت را دارند . اینجا که جمهوری اسلامی نیست . بیخیال که کی دارد له میشود و کی مقامش بالاتر میرود . صد تا خانه ی ما فدای یک پروژه ی افتتاح شده ی شما در آخرین روزهای مسئولیتتان . ضعیف کشی رسم روزگار است .